بلیدرانر: لوتوس سیاه (انیمه منتخب)
به گزارش آرش بلاگ، شینجی آراماکی و کنجی کامیاما، یک زوج هنری پیروز در دنیای انیمه هستند و آثار قابل توجه و جواب پس داده ای مثل شبح درون پوسته و اولترامن در کارنامه خود دارند. به همین دلیل وقتی خبر تولید یک سریال انیمه در دنیای بلیدرانر پخش شد و معلوم شد این دو کارگردان های آن هستند، هواداران مجموعه بلیدرانر سرازپا نمی شناختند. این انیمه 13 قسمتی پخش خود را از سال 2021 شروع کرد و فوریه 2022، قسمت آخر آن به انتها رسید.
داستان بلیدرانر: لوتوس سیاه ده سال پس از وقایع سیاهی 2022 (انیمه ای پانزده دقیقه ای از شینیچیرو واتانابه که در سال 2017 منتشر شد) می گذرد. دختری به نام ال همراه با یک دستگاه رمزگذاری شده وارد شهر لس آنجلس می شود. او هیچ چیز از گذشته به خاطر نمی آورد و تلاش می کند بفهمد در گذشته او چه اتفاقاتی افتاده است. هر قسمت، از اسرار هولناکی پرده گشایی می شود و او به عمق بیشتری از وجود خود می رسد.
انیمه منتخب؛ کابوی بیباپ
لوتوس سیاه از دو جنبه خیلی خوب عمل می کند. اول اینکه این انیمه خیلی خوب پیروز می شود حال وهوای آشنای جهانی بلیدرانر را خلق کند. فضاهای تاریک، بازتاب نورهای نئونی روی پیاده روهای خیس، شهری بارانی و دلگیر، شخصیت هایی پیچیده و غمگین، تمام این ها در جهانی انیمه خیلی خوب پیاده سازی شده اند. از این نظر، لوتوس سیاه چیزی کم ندارد و خیلی خوب پیروز می شود هواداران بلیدرانر را راضی نگه دارد.
دیگر جنبه قدرتمند این انیمه، ارائه داستانی مجذوب کننده و متقاعد کننده است. لوتوس سیاه هم ایده کنجکاوی برانگیزی ارائه می دهد و هم خیلی خوب پیروز می شود تا خاتمه آن را پیش ببرد. خیلی از عناصر آشنای جهانی بلیدرانر مثل خود بلیدرانرها و رپلیکنت ها و نمونه هایی از این دست، به خوبی در داستان جای گرفته اند. اما لوتوس سیاه در تمام بخش ها به این قدرت نیست. بعضی قسمت ها دست نویسندگان خالی به نظر می رسد و اتفاقات به شکلی بی دلیل، کش پیدا می کنند. اما خود شاکله اصلی داستان که تلاش ال برای پی بردن به گذشته خودش است، قشنگ است. شخصیت های فرعی مثل جوزف و دیویس هم داستان های حاشیه ای مجذوب کننده خود را دارند. قسمت یازدهم که به واکاوی گذشته جوزف می پردازد، یکی از بهترین قسمت های کل این سریال است و ما را به شناخت خوبی از این شخصیت مجذوب کننده و دوست داشتنی می رساند.
یکی از نکات قابل توجه لوتوس سیاه، جنس فناوری و پیشرفتی است که بشر در این جهانی داستانی به آن رسیده است. در داستان ما در یک آینده خیالی هستیم. ولی این آینده کاملا شبیه به آینده ای به نظر می رسد که در بلیدرانر سال 1982 دیدیم. با یک جور آینده قرن بیستمی طرف هستیم. آینده ای که نویسنده های قرن پیش در تصور خود داشتند. تلویزیون های صفحه کوچک، گوشی های دکمه دار. خبری از مانیتورهای صفحه لمسی یا پروژکتورهای همیشه آماده به کار نیست. این وفاداری کارگردان های انیمه به بلیدرانر اصلی، تحسین برانگیز است و نشان می دهد آن ها تا چه حد به جهانی این جهان داستانی، متعهد هستند.
همچون دو فیلم بلیدرانر اصلی که تا به حال ساخته شده، لوتوس سیاه هم خیلی خوب پیروز می شود یک رابطه پویا و پیچیده بین رپلیکنت ها و بلید رانرهایی خلق کند که در تعقیب آن ها هستند. همان پیچیدگی و احساسات متناقض بین این دو گروه متضاد را اینجا هم می توان حس کرد. نقطه قوت انیمه این است که این بار یک رپلیکنت را به عنوان قهرمان داستان خود انتخاب کرده است. همین باعث می شود ما این جهان داستانی را از زاویه دید تازه ای ببینیم. نکته ای قابل توجه که مجذوب کنندهیت داستان را دو چندان می کند.
لوتوس سیاه دو ضدقهرمان مهم معرفی می کند؛ مارلو و والاس. البته در این میان دشمنان دیگری هم هستند که ال کم کم از سر راه برمی دارد. ولی این مارلو و والاس هستند که بار اصلی داستان را روی دوش خود می کشند. بخش عمده ای از داستان با کشمکش بین آن ها و ال و جوف پیش می رود. شخصیت والاس شاید تا حدی کلیشه ای باشد (همان خالق باهوشی که خود را خدایی مغرور و مطلق می بیند)، اما نویسندگان در خلق شخصیت مارلو عالی عمل کرده اند. یک بلید رانر عالی و پرقدرت و وظیفه شناس که همه چیز درباره او به درستی پیاده شده است. نه یک نابودگر شکست ناپذیر است و نه یک شرور بی منطق. او به کاری که انجام می دهد متعهد است و از آن لذت می برد.
یک نکته مهم دیگر درباره این انیمه، استفاده از انیمیشن های سه بعدی است. دلیل رفتن به سراغ چنین رویکردی تعیین است. سازندگان لوتوس سیاه خیلی سعی کرده اند آن فضای تیره و تار و رنگارنگ جهانی بلید رانر به درستی خلق کنند، و برای رسیدن به این هدف، قطعا انیمیشن سه بعدی خیلی بیشتر از انیمه های دوبعدی می توانسته به کارشان بیاید. لوتوس سیاه از نظر بصری چیزی کم ندارد. درست است که با یک انیمیشن سه بعدی کم هزینه و به صرفه طرف هستیم و خبری از جلوه های ویژه درخشان و واقع گرایی حیرت انگیز نیست، ولی لوتوس سیاه خیلی خوب پیروز می شود یک انیمیشن سه بعدی متشخص و متمایز برای خود خلق کند و یک اثر معمولی نباشد.
لوتوس سیاه از سوی منتقدان امتیازهای متوسطی دریافت کرد. این انیمه در وبسایت آی ام دی بی امتیاز 5.8 از 10 را دارد که خیلی جالب نیست. در راتن تمیتوز هم امتیاز آن به 67 از 100 رسیده است. چنین چیزی تا حدی قابل پیش بینی است. لوتوس سیاه هر چقدر از نظر بصری خیلی خوب پیروز می شود خود را به جهانی بلیدرانر نزدیک کند، برعکس از نظر داستانی خیلی فاصله می گیرد. این سریال بیشتر شبیه یک سریال انیمه سایبرپانکی مستقل به نظر می رسد تا دنباله ای از مجموعه بلیدرانر. به همین دلیل واکنش هواداران بلیدرانر منطقی است. با چنین امتیازاتی، بعید است دنباله ی دیگری برای این سریال ساخته شود. پس بهتر است از همین سیزده قسمتی که در اختیار داریم، نهایت بهره را ببریم.
منبع: دیجیکالا مگ